نرم نرمک میرسد اینک بهار.
تف به قبر روزگار:/(کش رفته شده از عاطی)
سلام عزیزای دلممم
عیدتون مبارکککککککک
خوبید؟
خبری نیس ازتوناااا
خواستم بیام در جریان پست قبلی و اتفاقایی ک افتاده یکم چرت وپرت بگمو زحمتو کم کنم
خب کنسرت.
خیلی خوش گذشت.
کنسرت خیلیییییییی خوش گذشت.
شب خوبی میشد اگه
بعضیا آخرشو کوفتمون نمیفرمودن(غول پیکرای عوضی)
چجوری من داشتم زااار میزدم عررر میزدم نذاشتن برم بککککک.بی رحمای سنگ دل.
ما فنا جلو در وایساده بودیم و تو سرما میلرزیدیم ولی اون بادیگاردای نره غول.پییییشششش لا اله الله.
تو ماشین موقع برگشت رفتم دایرکت حامد کلیییییی چیز بش گفتمو قشنگ خودمو خالی کردم.(خیلی بدبخته کلا هر موقع حالم بده میرم دهنشو سرویس میکنم:/)
کلا با اشک و بغض تموم شد اون شب ولی سرتونو درد نیارم
فرداش شنبه بود مد نرفتم حالم خیلی بد بود
عین این دیوونه ها زل زده بودم به یه جا اشکمم در نمیومد
رفتم اینستا.
دیدم جوابمو داده!!!!!!!
اونجا بود ک تصمیم گرفتم خودکشی نکنم:/
استوریمم دیده بود پیامیم ک بعدش دادم سین کرد:)
منبع آرامش منه این بشر!!!الهی دورش بگردم.
خب خب خب چیز نشه خیلی!:/
این از این
برنامه درسییم که برا عید دادن روزی هشت ساعت درس خوندنه:/خب مسلما مغز خر نخوردم ک
یه شب رفتیم خونه مامانجون مامانم با ریحانه دوباره تا صبح بیدار موندیم غش غش میخندیدیم
فرداشم دوباره همونجا مهمونی بود مهسا هم ملحق شد
خلاصه کلی تردیم
الانم باورم نمیشه پنج روز گذشت.
هنوز عید دیدنیم نرفتیم خیلیم نیومدن خونمون مسافرتم نرفتیم:/
این ماجراهای سیل و اینام که واقعا.
من ب شخصه نمیدونم چی باید بگم.
واقعا متاسفم
امیدوارم امسال سالی نباشه ک از بهارش پیداست
ببخشید زیاد شد باز
خلاصه نویسیم دوباره ضعیف شده:/
باییی
درباره این سایت